زبان و گویش
همانگونه که زبانشناسان با روش تطبیقی موفق شده اند هم خانوادگی بسیاری از زبانها را اثبات کنند بر همان اساس نیز یقین شده که زبان بختیاری و لری از زبانهای اصیل و باز مانده از زبان های ایرانی است و با زبانهای هند و اروپایی خویشاوندی دارند. زبان و گویش مردم ناغان مانند دیگر مناطق استان چهارمحال و بختیاری لری بختیاری می باشد. گويش بختياري كه از شاخه هاي مهم زبان پهلوي (پارسي ميانه) و گنجينه اي از واژه هاي سره مي باشد توسط بختياري ها تكلم مي شود و از پس گذر ساليان دراز همچنان دستنخورده باقي مانده است.
باورها و اعتقادات قدیمی
از نظر بختیاریها سنگها، درختان، قله ها، و چشمه ها مقدس اند اما نمی توان مشخص کرد که اندیشه های مشخصی در این باره دارند. آنان حجّاری ها و سنگ نبشته ها را نوعی طلسم می شمارند. زنان بختیاری آیاتی از قرآن که بر پوست نوشته شده را همراه خود دارند. بعضی مردان قرآن کاملی را با خطوط ریز نوشته شده به گردن می بندند. زن رئیس ایل بختیاری به یک جهانگرد یک تکه سنگ حکاکی شده قدیمی اهداء کرد و گفت که این طلسم محافظ است و آدمی را از بیماریها در امان می دارد. زائران و مسافران هنگامی که به گردنه ای که امامزاده از آنجا نمایان است می رسند می ایستند به امامزاده تعظیم می کنند و در آنجا کهله می بندند (سنگ چین می کنند). درختان خاص مقدس شمرده می شوند و زنان برای بر آورده شدن حاجات شان به آنها تکه پارچه می بندند. پر سیاوشان که در حاشیه چشمه ها می روید مقدس محسوب می شود و معتقدند که از خون سیاوش روئیده است. اگر کسی آن را بکند باید به جایش قند یا نبات بگذارد. برخی از پرندگان نیز از احترام برخوردارند و شکار آنها حرام است مانند هدهد، کاکلی،بوف و ... که بدیمن است. شبها زیر مشک آب، روی خاکستر ها و زیر درختان جایگاه اجنه است نباید بدون بسم الله گفتن گذشت. قبرستان ها در شب پر از جن و پری است. مردم ناغان دارای باور های عامیانه ای هستند که در تاریخ زندگی آنها ریشه داشته و دارد که به قرار زیر است: شب چهار شنبه نباید به حمام رفت چون در این شب حمام جن دارد. اگر قیچی تنها را به هم بزنند معتقدند که دعوا خواهد شد. وارونه بودن کفش خوب نیست و اگر کفش وارونه شد به پشت ان تف می اندازند و آن را به رو بر می گردانند. با جاروب نباید بچه را زد. اگر خروس بی موقع بخواند باید فوراً کشته شود. هنگام صبح در آب نگاه کردن شگون دارد. در آتش اجاق، آب نمی ریزند. بچه ای که می خواهد دندان در بیاورد یا اولین دندانش پدیدار شود برایش دنگو درست می کنند که ترکیبی از نخود، لوبیا و گندم پخته و مخلوط است. اگر کف دست بخارد معتقدند که چیزی بدست شان خواهد رسید. اگر دو کفش روی هم سوار شود میهمان خواهد آمد. اگر ساقه ی چای بر روی چای شخصی بماند و در فنجان چای ته نگیرد برای او میهمان می اید، از عصر به بعد جارو نمی کنند، و.. که البته رفته رفته بسیاری از این اعتقادات به دست فراموشی سپرده شده و می شوند.
مراسم ازدواج
مقدمات ازدواج با مراسم خواستگاری آغاز می شود و توسط چندین تن از بزرگان فامیل صورت می گیرد . شرایط طرفین، مبلغ شیر بها، قباله و زمان عقد و عروسی به طور مشروع بعد از وصلت بعد از تأیید وصلت و جواب خانواده عروس طرح و بررسی می گردد و قرار گذاشته می شود. قبل از شب عروسی که شب ( کشتی کشان ) معروف است در این شب برای خرج مراسم عروسی گاو یا گوسفندی را ذبح می کنند و در مراسم حنا بندان فامیل های داماد ، داماد را حنا می بندند و در مراسم عروسی فامیل های عروس و داماد از صبح تشریف می آورند و به رقص های محلی می پردازند و نوازنده ای به زدن ساز و دهل می پردازد و مردان و جوانان به چوب بازی که یک مراسم بسیار سنتی و پر طرفدار است مشغول می شوند در بعد از ظهر عروسی داماد را به حمام می برند و با رقص و پایکوبی داماد را از حمام می آورند و با پوشیدن لباس دامادی بر تخت آراسته ای می نشاندند و دوستان و اقوام نزدیک برای دیدن او می آیند و با او رو بوسی می کنند و به او تبریک می گویند و زنان بر سر او گلاب و عطر می پاشند و موهایش را شانه میکنند و کل میزنند و بعد از صرف شام کم کم برای آوردن عروس به خانه ی داماد به خانه ی عروس می روند . بعد از صرف شام سینی ای جلوی مهمانان می گیرند و آنها به عروس و داماد شاباش می دهند و بعد از روز عروسی فامیل های عروس به خانه ی داماد می آیند و فامیل های نزدیک عروس و داماد هدایایی به آنها می دهند . بعد از یک هفته خانواده ی عروس آنها را برای مراسم پا گشا دعوت می کنند.
نمایش برج قند هار نمایش برج قندهار یکی از هنرنمایی و رسوم قدیمی است که در عروسی های بزرگان ناغان انجام می شد و امروزه تا حدودی کم کیف آن تغییر کرده و به دست فراموشی سپرده شده به این صورت بود ابتدا 6نفر مرد نیرومند دایره وار ایستاده و دست به گردن هم می گذارند 4 نفر از پشت این 6 نفر بالا می روند و پاهایشان را روی شانه های شش نفر زیر قرار داده و دستها به گردن هم دیگر گذاشته بعد سه نفر دیگر بالا می روند و طبقه سوم را تشکیل می دهند و آخرین نفر طبقه چهارم را تشکیل می دهند که باید سبک و چابک باشد و کمندی را باید پایین اندازد و نفرات را بالا بکشد. اهالی ادعا دارند که بختیاریها در رکاب نادر شاه به این شیوه قندهار را تصرف کردند. پس از نمایش، موعد آوردن عروس فرا می رسید. تمام مدعوین از بزرگ و کوچک رقص کنان با ساز و دهل به درب خانه پدر عروس می روند و عروس و داماد را بر مادیان که نشانه خیر و برکت و زاد و ولد است سوار نموده و راه می افتادند که این رسم امروزه فقط در بین عشایر مرسوم است.
مراسم عزاداری
با فوت یکی از اهالی شهر، آنها خیلی زود اطلاع پیدا می کنند و در مراسم کفن و دفن آن مرحوم مشارکت می کنند و بعد از این مراسم اهالی برای گفتن تسلیت و همدردی با آنها به خانه صاحب عزا می روند . صبح روز بعد دو یا سه نفر از وابستگان نزدیک بر سر قبر آن مرحوم می روند قرآن می خوانند و فانوس بر روی مزارش روشن می کنند . در مراسم هفته از ساعت 8 صبح تا 12 ظهر به تلاوت قرآن و عزاداری برای آن مرحوم می پردازند و برای نهار به خانه متوفی می روند و بعد از ظهر هم برسر مزارش می روند و برایش فاتحه می فرستند . تا سه هفته مراسم رفت و آمد بر سر مزار متوفی ادامه دارد هفته چهارم نمی روند تا چهلمین روز برسر قبرش میروند در شب چهلم دعای توسل یا ختم قرآن انجام می گیرد در این مدت وا بستگان نزدیک تا چهلم و اگر فرد جوان باشد تا سال آن مرحوم لباس سیاه می پوشند و سالگرد نیز مراسمی در مسجد انجام می گیرد .
رقص محلی مردان (ترکه بازی)
سازندگان و نوازندگان بختیاری که نام محلی آن توشمال است دارای دو ساز بزرگ و کوچک هستند و یک دهل(طبل)که ساز و بزرگ که نامش (کرنا) و ویژه مردان است. دارای صدایی گوش نواز و نام آهنگ آن، جنگ نامه است. یک نفر دهل زن موظف است به آهنگ هر ساز دهل را به صدا درآورده و مردان بازی خود را با دو قطعه چوب که یکی ترکه و دیگری (درک یا دلک)یا چوب دفاع می نامند آغاز می نمایند. ترکه به ضخامت 3 الی4 سانت و طول یک متر و دلک به ضخامت 10 تا 15 سانت و طول 2 متر است مردانی که آمادگی بازی دارند یکی چوب دفاع را برداشته و دیگری ترکه را بر می دارد پس از یک سلسله رقص متناسب با ساز و دهل و گردش در میدان، مردی که ترکه را در دست دارد با یک بانگ نهیب به همبازی خود هشدار باش می دهد و به طرف او حرکت می کند او هم چوب دفاع را بر زمین قرارداده و آماده دفاع از خود می شود مردی که ترکه را در دست دارد تلاش می کند با هر فوت و فنی ترکه را به پای مدافع بزند که اگر ترکه به پایش خورد مهاجم مورد تحسین قرار می گیرد و اگر چوب به درک خورد مدافع مورد تشویق تماشاچیان است. زدن ترکه تا حد زانو مجاز و خلاف آن بی ادبی است. بعد از اینکه دو نفر خسته شدند از میدان خارج شده و دو نفر دیگر وارد میدان می شوند. ویا اینکه فردی از تماشاچیان به طور داوطلب دلک را از دست فردی که در میدان است می گیرد.
رقص محلی زنان (دستمال بازی)
نوازنده (تُشمال)با برداشتن ساز کوچک که قبلاً ذکر شده بر اساس شعر های نظامی گنجوی که به خسرو و شیرین معروف است به نوازندگی می پردازد. زنان و دختران که از قبل لباسهای زیبای محلی خود را پوشیده و با در دست گرفتن دو دستمال به میدان وارد شده و به تناسب قد و قامت دایره وار ایستاده و پایکوبی می کنند تمام حرکات آنها از برداشتن پا و نرمش بدن و گردش به چپ و راست و افشاندن دستمال ها باید هماهنگ با ساز و دهل باشد و نمایانگر یک نظام کامل و تماشایی است.
لباس محلی زنان ناغان
لباس امروزی زنان اگر چه با گذشته کاملاً متفاوت است اما هنوز علاقه مند به پوشش محلی و بختیاری خود هستند و در جشنها و مراسم عروسی از آن استفاده می کنند که بسیار هم زیبا و گران قیمت می باشد و از پارچه های خوش رنگ و از جنس مخمل و پارچه های حریر و پولک دار برای دوخت آنها استفاده می شود. یکدست لباس محلی شامل لچک، پیراهن، مینا، تنبون (شلوار) و جلیقه که توسط زنان خیاط لباس محلی دوخته می شود. لچک : پارچه مخمل مرغوب به طول 30 سانتی متر و عرض 20 سانتی متر که روی آن را با پولک، منجوق و الماس نما به صورت اشکال هندسی می دوزند و 30 تا 40 سکه اشرفی گوشه دار به لبه آن می دوزند. مینا : 4 متر پارچه ظریف از جنس تور یا حریر می باشد روی سر و لچک قرار داده به صورتی که زیبایی لچک گرفته نشود و از پشت سر تا پشت پا می رسد. پیراهن : از سه متر پارچه دوخته می شود و به صورت چاک دار است. تنبون (شلوار) : عبارت است از هفت متر پارچه که آن را به شکل چین دار دوخته و بالای آن یک راه کش دوخته می شود که به صورت خیلی زیبا و پر چین است. جلیقه : گاهی از جنس تنبون یا پیراهن می دوزند و یا آماده تهیه می کنند. لباس بختیاری یکی از زیباترین لباسهای سنتی در جهان می باشد.
لباس محلی مردان ناغان
لباس محلی مردان که امروزه در بیشتر جشنهای عروسی آن را می پوشند بسیار زیبا است. کلاه نمدی، شلوار دبیت و چوقا لباس محلی مردان را تشکیل می دهد. کلاه نمدی :از جنس نمد مالیده شده و سیاه رنگ می باشد که به آن کلاه خسروی گویند و آن را به خسرو پرویز نسبت می دهند. شلوار دبیت : از جنس پارچه سنگین به رنگ مشکی به اندازه 2 متر و نیم و بالای آن سه راه کش دارد و در پایین آن به نام در پا 4 رشته دوخته می شود و بسیار گشاد است. چوقا : لباسی است پالتو مانند که تا زیر زانو را می پوشاند و بدون آستین است از جنس پشم گوسفند که توسط زنان عشایر بافته می شود و به راه راه و بسیار ظریف می باشد.
بازیهای محلی
بازیهای محلی زیادی توسط کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان در زمانهای گذشته در ناغان انجام می شد ولی امروزه بسیاری از این بازیها بدست فراموشی سپرده شده است و برخی هنوز ماندگاری خود را حفظ کرده اند از جمله : الختر : نوعی بازی است که بازیکن یک پای خود را با دست گرفته و با پای دیگر به عقب و جلو می رود و بازیکن دیگری از طرف مقابل به همین نحو عمل کرده به طوریکه به همدیگر برسند و همدیگر را هل داده تا یکی به زمین بخورد و دیگری پیروز می شود. جهنمی، هار هارونکی، تیر و کمان بازی و یک غل و دو غل، چوگان( گو چو) از دیگر بازیهای محلی می باشند.
غذاهای محلی
بعضی از غذاهای محلی ناغان در هیچ جای دنیا یافت نمی شوند. آب ترشی :آرد و پیاز را با هم سرخ می کنند و ترشی انار را با مقداری آب و چند برگ زرد آلو به آن اضافه می کنند و بعد از چند دقیقه جوش زدن آماده خوردن می شود. شولوا : برنجی که با دوغ می پزند . گمنه : گندم را آسیاب کرده و آن را به صورت دم پخت می پزند. برشتوک : آرد را با روغن حیوانی سرخ کرده و مقداری شکر به آن اضافه و از روی اجاق برداشته و مقداری ادویه به آن اضافه می کنند . آش کاردین : کادرین گیاهی است که در اکثر کوه های بختیاری و اطراف ناغان می روید آن را چیده و خشک می کنند و به صورت آش سبزی می پزند. کاچی : آرد را سرخ کرده و مقداری آب جوش روی آن ریخته و چند قاشق شکر به آن اضافه می کنند و بعد از 2 الی 3 دقیقه از روی اجاق بر می دارند. آش کشک : کشک را ساییده برنج ها را با مقداری آب روی اجاق گذاشته و وغ کشک را به آن اضافه می کنند.
سبزیجات کوهی و گیاهان داروئی
سبزیجات کوهی و گیاهان داروئی خاصی در کوهای اطراف ناغان یافت می شود که بسیار معروف می باشند و در گذشته حتی به کشورهای دیگر جهت داروسازی صادر می شدند. تره : گیاهی است که در فصل بهار رشد می کند و پس از چیدن آن و خشک کردن آن جهت طعم غذا کاربرد دارد. بن سرخ (بسر) : گیاهی دارویی که ریشه سرخ دارد. مو سیر : ریشه ای سفید و پیاز مانند دارد. ریواس : که در دل کوه ها در فصل بهار می روید و از ساقه آن در خورشت استفاده می کنند و برگهای آن را خشک می کنند و برای درمان رماتیسم و بیماری های دیگر مفید است. آویشن : گیاهی است معطر که آن را می جوشانَند که برای درمان سرفه و گلو درد مصرف می شود. گل گاوزبان : قسمت قابل استفاده برگ این گیاه می باشد و برای درمان نارحتی های ریه استفاده می شود. ترشک : گیاهی است پهن برگ به شکل بوته که ساقه آن قرمز و سبز است و برای درمان تب و بیماری کلیوی و کبد استفاده می شود. گل ختمی : نوعی گل پنج برگ به رنگهای سفید، صورتی و زرد می باشد که در تسکین درد ناشی از تورم مفید است . پونه : گیاهی معطر برای رفع درد معده و یرقان مفید است. برنجاسف : برای اعصاب و ضد هیستری و صرع است. بابونه : گیاهی است با ساقه های علفی و گل های زرد و خاصیت ضد عفونی کننده دارد و جوشانده آن برای مبتلایان به رماتیسم مفید است. شیرین بیان : گیاهی است که ریشه ساقه های آن چوب مانند و با برگهای باریک و بوی بسیار تند متمایل به تلخ می باشد خلط آور است و در ساخت قرص های سرفه استفاده می شود.
آثار تاریخی و فرهنگی
به طور کلی می توان گفت که منطقه بختیاری تمدنهای تاریخی زیادی را به چشم دیده است که اولین تمدن شناخته شده که منطقه ناغان را نیز در بر می گرفته تمدن ایلام بوده که دوره شهر نشینی آن بیش از 3000 سال قبل از میلاد بوده است. اما شهر ناغان با قدمت چندین هزار ساله اثر تاریخی قابل توجهی ندارد و یا شاید اکتشافات در این منطقه به اندازه ی کافی نبود. تنها می توان به جوی آب کر گوری معروف به (کره سنگی) و حمام قدیمی که در عهد قاجار در زمان سردار اسعد خان ناغان با جمع آوری پول از مردم ساخته شد ه جزء آثار تاریخی شهر به حساب می آیند. لازم به ذکر است که قلعه سردار اسد هم جزء آثار تاریخی بوده که بعد از سقوط خوانین به کلی ویران شد و هیچ اثری از آن در دست نیست.
جشن عید نوروز در ناغان
نوروز عید باستانی ملت ایران است. هر ساله اولین روز بهار را جشن می گیرند نوروز ریشه در تاریخ ایران دارد. آخرین چهار شنبه سال شب چهارشنبه سوری نام دارد که هر ساله برگزار می شود. در روزگار گذشته مردم شهر آن موقع که ده کوچکی بود چند روز قبل از چهارشنبه سوری برای آوردن جاز به کوه می رفتند و شب چهارشنبه با روشن کردن آنها وپریدن از روی آتش و خواندن این عبارت "زردی من از تو و سرخی تو از من و ..." از روی آتش رد می شدند. اما امروزه با چیز های دیگر آتش درست می کنند. همچنین قبل از فرا رسیدن عید، زنان به پختن سمنو می پردازند. شب قبل از عید نزد اهالی شب عید علفه نام دارد مردم نیز این روز را جشن می گیرند . چند ساعت نزدیک تحویل سال سفره هفت سین چیده می شود و روی آن هفت چیز که اول آنها سین می باشد مانند سمنو، سیب، سبزه، سنجد، سرکه، سماق و سیر چیده می شود. و همه خانواده قبل از تحویل سال دور سفره جمع می شوند و منتظر سال جدید می مانند و بعد از آغاز سال، سال جدید را به همدیگر تبریک می گویند. بعد از تحویل سال مردم برای دید و بازدید به خانه همدیگر می روند و کوچکتر ها به دیدن بزرگتر ها می روند وبا نقل و شیرینی از یکدیگر پذیرایی می کنند و بزرگترها به بچه های کوچک عیدی می دهند که این عیدی پول می باشد و بچه ها در روزهای اول سال جدید بسیار خوشحال می باشند و در پی جمع آوری عیدی های خود می باشند و شاید بتوان گفت از جمله دلائلی که عید نوروز هیچ گاه از ذهن ایرانیان پاک نشده این است که سراسر روزهای عید نوروز عیدی گرفتن، سرزدن به اشنایان، خوردن شیرینی و اجیل و .. می باشد.
شیر سنگی بی سر از تاراج می نالد
فرهنگ مردم گنجینه ارزنده و گران مایه ای است که در طی حیاط سیاسی اجتماعی و فرهنگی یک ملت پدیدار شده شاخ و برگ یافته و تنومند می گردد و این فرهنگ در دو جنبه مادی و معنوی بخش عمده ای از آداب و رسوم، باورها، ادبیات و فلکور اقوام و ملت ها را در بر می گیرد. شیر سنگی (برد شیر) یکی از نمادهای معتبر و منحصر فرهنگ بختیاری در ایران زمین هستند که ایران شناسان و پژوهشگران درباره آن کتاب ها نوشته اند. تاریخ این خطه از کشور از رشادت ها، دلیری ها و مردانگی هایی که در پاس داشت از گنجینه های پر بها و نمادهایی چون شیر سنگی استفاده می شود، می باشد. هر کجا که قدمت شیر مردی در دل خاک فرو خفت پیکره شیر سنگی به پا خاست تا یاد آور تجلی و جاودانگی افتخار ها و شکوهمندی تاریخ پیشینیان بزرگ و سر بلند و تبار و نیاکان خود باشد. وجود شیر های سنگی با هیبت و عظمت خاص خود نمایانگر این شکوه و وقار در سرزمین دلاوری و دانایی است. آنچه موجب دل گیری و اندوهناک گردیده دیدن شیر بی سر است که جور جاهلان و ستم بیداد گران زمان آن را به چنین روزی افکنده است. اکنون شیرهای سنگی با عمر ده ها و صد ها سال اسیر خواسته های اهریمنی عده ای ویرانگر فرهنگی شده است. قدیمیترین شیر سنگی استان مربوط به دوره صفوی است. و تاریخی ترین شیر سنگی جهان مربوط به شیر سنگی در همدان می باشد.